Posts

Showing posts from October, 2017

تصمیم

@higermany برای همه ی مهاجرها و برای همه ی کسانی که در راه مهاجرتند. امید آهنگرانی ............ تصمیم خودم بود که بیام دنیارو ببینم، تجربه کنم، به چالش بیفتم، حس کنم، لمس کنم، بچشم، در بطن زندگی باشم زندگی کنم، هر طور ک میخام ،هر کار که دوس دارمو بکنم.سفر کنم تا جوونم، ماجراجویی کنم... و میدونستم چیا در انتظارمه تنهایی، بی پولی، در به دری... اما حال میده.در عوض میدونم برای هدفم کاری کردم.ننشستم تو خونه، زدم بیرون تا تجربش کنم. @higermany همیشه میگفتم کسی که با دوچرخه میره اروپارو میگرده اخه چه حالی داره؟!!! گشنگی بکشی، بارون ببینی، شب هرجا بخابی. اما الان درک میکنم.طرف که را میفته دنیارو ببینه میدونه سختی هایی هم در انتظارشه اما می ارزه به لذتی ک میبره لذت ؟ اره وقتی برای چیزی که میخای تلاش میکنی و بهش میرسی، حس میکنی زندگی کردی حس عجیبیه احساس زندگی کردن داشتن حس تجربه کردن و چشیدن این سس با طعمی عجیب خاص به اسم زندگی این سس رو بچشید. بریزید روی روزهاتون @higermany مخلص همتونم که قلبهاتون مثل من میتپه زنده باد زندگی زنده باد ماجراجویی زنده باد نترسیدن و با هیجان

برای ماجراجویی اینجام

همیشه تجربه کردن رو دوست داشتم.زندگی رو دوس داشتم.فک میکردم کلا واس تفریحو ماجراجویی و عشقوحاله.ی روز گفتم تاجوونم.برم دنیارو هم.ببینم.کارایی.ک.میخامو بکنم با یه چمدون اومدن المان میدونستم چه چالشهایی جلومه پول زیادی نیورده بودم.زبان.بلد نبودم ولی گفتم بابا عشقه.بزن.بریم.ببینیم.چی تو چنته داریم بریم یکم سر ب سر المانیا بزاریم یکم سوراخ سنبه های پول دراوردنو عشقوحالو یادبگیریم رسیدیم و از روز اول زدیم دنبال کار اجازه کار نداشتم و شرکتا بم کار.ندادن رفتم چنتا رستوران خارجی.گفتم همه غذاهای ایرانی رو میزنم گفتن بدرد نمیخوره اما اگه با برنج و گوشت و ماهی کار.کردی بیا واستا و شدم کمک اشپز یه رستوران ایتالیایی و 5رستوران دیگه کار کردم تا شدم در 6 ماه پاستامَن یه رستوران.ایتالیایی تازه تاسیس همه اینارو به خودم گفتم تا یادم.نره اگه سختی کشیدم همه این مدت واس این بوده میخاستم.تجربه کنم.ماجراجویی کنم. خواستم.ب سبک.خودم.زندگی.کنم.سفر کنم فردا ی چیزی.برا تریف.برای بچه هم داشته باشم امید_آهنگرانی Omid_ahangarani